مراسم یادبود شهید دکتر علی حیدری، پزشک جبهه مقاومت امروز با حضور خانواده این شهید معزز و جمعیت از مسئولان دولتی در تالار ابن‌سینای دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد؛ پزشکی که حالا همه او را شهید چمران سلامت می‌دانند.

دکتر حیدری

به گزارش همشهری آنلاین، سال‌ها بود که در جنوب لبنان زندگی می‌کرد؛ همان‌جا هم تشکیل خانواده داده بود. شاید نزدیک‌ترین دوستانش هم نمی‌توانستند پیش‌بینی کنند که سرنوشت برای او چنین رقم بخورد؛ برای کسی که زمانی در روزگار دفاع مقدس، در جبهه‌ها خدمت می‌کرد و بعد از آن، به نقاط مختلف رفت تا به نیازمندان خدمت‌رسانی کند. در نهایت هم سر از جنوب لبنان درآورد و ۲۵ سال در این منطقه حضور داشت.

هفته پیش بود که در یکی از حملات اسرائیل به جنوب لبنان، خبر رسید یک آمبولانس هم مورد حمله قرار گرفته است. خبرها که کامل‌تر شد، همه متوجه شدند که دکتر علی حیدری داخل این آمبولانس بوده است؛ پزشک جبهه مقاومت. او که سه روز قبل از شهادتش، به برادرش گفته بود اگر اتفاقی برایش افتاد و پیکری از او ماند، در کنار حضرت روح‌الله به خاک سپرده شود؛ او در انتظار پرواز بود.

۳۰ سال خدمت به مجروحان جنگ | این پزشک از چند روز قبل می دانست که قرار است شهید شود

این پزشک مهربان

دکتر سیدرضا رئیس کرمی، رئیس دانشکده علوم پزشکی تهران برای توصیف شخصیت این پزشک مجاهد با یکی از دوستانش مشورت کرده و نتیجه آن یک جمله ساده و کوتاه بوده است.

رئیس‌کرمی در این باره گفت: یکی از همکاران جراح رفت و آمد زیادی به سوریه و لبنان دارد و با دکتر حیدری هم در ارتباط بود. از او خواستم که توصیفی از شخصیت دکتر داشته باشد. خیلی ساده عنوان کرد، شهید حیدری، خیلی خوب، ماه و مهربان بود. حس می‌کنم همه ما نیاز داریم که از این تعریف الگوبرداری کنیم و چنین باشیم.

او ادامه داد: دکتر حیدری در دوران دانشجویی‌اش، در دفاع مقدس حضور داشت. پس از آن هم سال‌ها به جنوب لبنان رفت و در آن‌جا خدمت ‌کرد. او سال‌ها دور از وطن بود، ولی دست از خدمت برنداشت و همین‌ها، نشان می‌دهد که این شهید چه ویژگی‌هایی داشته است.

دوستداران حکیم

دکتر محسن پرویز؛ معاون اسبق فرهنگی وزارت بهداشت و دوست صمیمی شهید حیدری هم از روزهایی می‌گوید که هر دو هم‌رزم و بعد از آن هم دانشگاهی شدند.

او تاکید کرد: سال ۱۳۶۲ بود که با دکتر آشنا شدم. در لشکر ۲۷ بودیم، چند ماهی هم‌رزم شدیم. همان دوران بود که درس خواند و در کنکور قبول شد؛ البته در رشته حقوق. اما قانع به این رشته نبود و به خاطر همین انصراف داد. دو سال بعد با هم در کنکور شرکت کردیم و در دانشگاه شهید بهشتی، پزشکی قبول و هم‌کلاسی شدیم. دکتر حیدری بعد از این‌که دوره عمومی‌اش را تمام کرد، مدتی در وزارتخانه مشغول به خدمت شد. اما سرانجام تصمیمش را گرفت و به جنوب لبنان رفت.

به گفته پرویز، این پزشک، روحیه‌ای جهادی داشت و دلیل رفتنش به جنوب لبنان هم همین بود. دوست داشت در فضایی باشد که بتواند فعالیت جهادی کند. او در مسیری قدم گذاشت که از همان ابتدا، مشخص بود به شهادت می‌انجامد.

او به احترام خاصی که مردم جنوب لبنان برایش قائل بودند هم اشاره کرد و گفت: به خاطر دارم که در سفری به جنوب لبنان رفتیم. منزل دکتر در منطقه‌ای واقع در ییلاقات لبنان بود که منطقه جنگی هم محسوب می‌شد. پایین منزلش هم یک رستوران بود. آن روز صاحب رستوران صدای موسیقی را به خاطر مشتریانش زیاد کرده بود و دکتر به او تذکر داد. پاسخش یک چشم حکیم بود. در لبنان برای این‌که به یک پزشک احترام بگذارند، او را حکیم صدا می‌کنند.

پرویز به آخرین دیدارش با دکتر حیدری هم اشاره کرد و گفت: آخرین باری که به دیدارش رفتم به یاد دارم. متوجه شدم که چندان میان ما نخواهد بود. بیشتر حرف‌هایش هم درباره خانواده و آینده فرزندانش بود.

۳۰ سال خدمت به مجروحان جنگ | این پزشک از چند روز قبل می دانست که قرار است شهید شود

پزشک بی‌باک و آماده

دیدار اول دکتر محمد رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی با دکتر حیدری هم در لبنان رقم خورده و در یک کارگاه تروما.

رئیس زاده در توضیح بیشتر گفت: این دیدار به سال ۱۳۹۰ برمی‌گردد. قبل از این‌که قضایای سوریه اتفاق بیفتد، سفری به لبنان داشتیم تا وضعیت درمانی و بهداشتی آن‌جا را بازبینی کنیم. در آن‌جا دوره تروما برای پزشکان حزب‌الله برگزار می‌شد و دکتر حیدری هم در این کارگاه شرکت کرده بود. می‌خواست توانایی‌هایش را برای حضور در جنگ بالا ببرد.

او ادامه داد: خیلی شجاع بود. هر جایی که نزدیک‌ترین مکان به خط مقدم و درگیری بود و نیاز به شجاع‌ترین افراد داشت، دکتر در آنجا حاضر می‌شد. از چیزی هم نمی‌ترسید. در این سه دهه‌ای که خدمت می‌کرد، خدمات شایان توجهی ارائه کرد. به نوعی او را باید شهید چمران حوزه سلامت کشور بنامیم. معتقدم انسان بی‌باک و آماده‌ای بود. آدم باید خیلی مقام پیدا کند که بتواند شهادت خودش را پیش‌بینی کند؛ آن هم با چنین تصویری از شهادت که تقاضا کند در کنار امام راحل به خاک سپرده شود.

البته به گفته رئیس‌زاده پزشکان ایرانی همیشه در دوره انقلاب، دفاع مقدس، دفاع از حرم از یمن تا سواحل مدیترانه حضور داشته‌اند اما کمتر به نقش آنها به ویژه در دفاع از حرم توجه شد. به بهترین شکل هم در همه این بزنگاه‌ها حضور داشتند و خدمات ارائه می‌کردند. نه تنها این دوره‌ها که در دوران کرونا هم شاهد شجاعت پزشکان ایرانی بودیم. در ماجرای انفجار پیجرها در لبنان هم، پزشکان ایرانی راهی منطقه شدند تا به مجروحان کمک کنند. همین الان هم درخواست‌های انبوهی از سوی پزشکان داریم که می‌خواهند به مناطق جنگ‌زده بروند و به درمان مجروحان بپردازند.

به گفته این مسئول، باید تلاش این باشد که این شمع‌های فروزان مسیر جهاد در حوزه پزشکی، کماکان پرفروغ بمانند. شمع‌های فروزانی که دکتر حیدری‌ها نماد آن هستند؛ نماد سربلندی ایران.

در خدمت مجروحان جنگ

دکتر محمدرضا ظفرقندی؛ وزیر بهداشت قرار بود در این مراسم حضور داشته باشد، اما برای یک جلسه مهم راهی مجلس شد و پیامش را دکتر خسرو صادق‌نیت قرائت کرد. در متن پیام وزیر بهداشت آمده بود که دکتر علی حیدری، پزشک خدوم، انسان‌دوست، جان برکف و نجیب پس از ۳۳ سال طبابت و کمک به نیازمندان در اقصی نقاط ایران و سال‌ها خدمت پزشکی در لبنان به دست رژیم جنایتکار صهیونی و برخلاف مقررات جهانی از جمله کنوانسیون ژنو در حمایت از کادر درمان، به شهادت رسید که باعث تاثر و تالم شدید شد.

شهید بزرگوار دکتر علی حیدری، مجاهدت در راه خدا را طی شش دهه زندگی پربرکتش با سلوک اخلاق، زندگی زاهدانه، ایثار و فداکاری در راه انسانیت و خدمات قبل از دوره پزشکی در جنگ تحمیلی به عنوان دانشجویی پرتلاش در خدمت مجروحان جنگ و همچنین در کسوت مدیر بهداشت و درمان در شهرستان‌های خوزستان و بیش از ۲۵ سال خدمت به مردم نیازمند جنوب لبنان همه نشان دهنده رفتار متعهدانه و انسان دوستانه آن‌پزشک فداکار است.

هدفگیری عامدانه دکتر حیدری در زمان عزیمت برای مداوای مجروحان در استان نبطیه توسط رژیم‌ جنایتکار صهیونیستی بار دیگر ضرورت توقف فوری جنایات بیشمار آنها را به اثبات رسانید. بی‌عملی مجامع و کشورها در قبال این‌جنایات بی رحمانه نتیجه ای جزو تداوم گسترش این اقدامات وحشیانه ندارد.

۳۰ سال خدمت به مجروحان جنگ | این پزشک از چند روز قبل می دانست که قرار است شهید شود

صدایی که منقلب‌مان کرد

خبر شهادت دکتر حیدری و آخرین وویسی که از او به دست من رسیده بود را در جلسه هیات دولت مطرح کردم و شرایط تاثربرانگیزی رقم خورد. این نکته را هم سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید اعلام کرد و گفت: صبح چهارشنبه اول آبان راهی هیئت دولت بودم. در مسیر، وویسی از شهید را برای من فرستادند و آن را در جلسه هیات دولت برای حضار ارائه کردم. صدای دکتر و درخواستش فضای هیئت دولت را دگرگون کرد. زمانی که به بنیاد شهید برگشتم با موج عظیمی از تلفن‌ها از دفتر حرم امام خمینی مواجه شدم. برای کسب تکلیف با برادر شهید در قم نیز صحبت کردم.

اوحدی ادامه داد: اینکه ما چرا مراسم یادبود برای شهدا برگزار می‌کنیم نکته قابل توجهی دارد. ما به دنبال تبلیغات نیستیم، حتی خانواده شهید نیز انتظار برگزاری این مراسم را ندارد، بلکه ما نیاز داریم نه فرزندانشان و همسران و والدین شهدا، حتی خود شهید نیز به این یادبود نیازی ندارند. حتی وزیر بهداشت هم خودشان جانباز هستند. شهید بشارت می‌دهد به کسانی که از قافله کمال جا مانده‌اند. ما نیازمند این بشارت هستیم، و این وجود و حضور خانواده شهدا در مراسم روی روح و ذهن ما قطعاً تأثیر می‌گذارد.

کد خبر 895169
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha